سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] آن که به عیب خود نگریست ، ننگریست که عیب دیگرى چیست ، و آن که به روزى خدا خرسندى نمود ، بر آنچه از دستش رفت اندوهگین نبود ، و آن که تیغ ستم آهیخت ، خون خود بدان بریخت ، و آن که در کارها خود را به رنج انداخت ، خویشتن را هلاک ساخت ، و آن که بى‏پروا به موجها در شد غرق گردید ، و آن که به جایهاى بدنام در آمد بدنامى کشید ، و هر که پر گفت راه خطا بسیار پویید ، و آن که بسیار خطا کرد شرم او کم ، و آن که شرمش کم پارسایى‏اش اندک هم ، و آن که پارسایى‏اش اندک ، دلش مرده است ، و آن که دلش مرده است راه به دوزخ برده . و آن که به زشتیهاى مردم نگرد و آن را ناپسند انگارد سپس چنان زشتى را براى خود روا دارد نادانى است و چون و چرایى در نادانى او نیست ، و قناعت مالى است که پایان نیابد ، و آن که یاد مرگ بسیار کند ، از دنیا به اندک خشنود شود ، و آن که دانست گفتارش از کردارش به حساب آید ، جز در آنچه به کار اوست زبان نگشاید . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :1
بازدید دیروز :1
کل بازدید :41033
تعداد کل یاداشته ها : 3
103/9/5
2:33 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
نوروزی[0]

خبر مایه
عناوین یادداشتهای وبلاگ
شرح گرفتاری عناوین یادداشتها[1]

با اجازه مولانا

این کیست این، این کیست این، فوج طلبکاری است این

بقال و صاحبخانه ام، یا این که سمساری است این

جویای من از هر طرف ، بر کنج لب آورده  کف

درب حیاطم بسته صف، زآثار بیکاری است این

گوید یکی قسطت عقب، افتاد و جانم شد به لب

اسمش بود مشدی رجب، دارای نجاری است این

آن دیگری با ناسزا، یک کفش کرده هر دو پا

می گوید از خانه درآ! بزاز بازاری است این

آن دیگری با حرف بد! بر درب! می کوبد لگد

ساطور بر کف چون اسد، قصاب پرواری است این

تا بدترم سازد مچل، زان سوی خیاط محل،

قیچی نهاده در بغل با زیر شلواری است این

با تیشه قفل در شکان، برکنده در با یک تکان

پیموده راه پلکان ، استاد معماری است این

از سوی دیگر نانوا، می خواندم کای بینوا

از خانه ، گر مردی درآ! از مرحمت عاری است این

گزلیک بر کف کفشگر، گوید که هان! بگشای در

بیش از همه دارد خطر، زخمش بسی کاری است این

سبزی فروش محترم، از بابت پول کلم

آورده یک مأمور هم، بنشسته در گاری است این

از دست آنان رفته در، نالان به پستو مستقر

جویم یکی راه مفر، زندان اجباری است این

کز کرده "شاطر" بس حزین، پشت یکی کاغذ چنین

آورده شعری دلنشین، شرح گرفتاری است این

منبع: گل آقا، سال 10، شماره 41، ص 6